آرمان: بله، آرش یک ملودی سنتی ساخت و آیین هم آن را الکترونیک تنظیم کرد.
آرش: من به خاطر بافت صدای آرمان ملودی را سنتی ساختم، در صورتی که تجربه این کار را قبلا نداشتم.
آرمان: بعد یک روز با من تماس گرفت و قرار گذاشتیم و موسیقی را برای من پخش کرد و گفت برای تکمیل کار به یک شاعر نیاز داریم، کسی را سراغ نداری؟ من هم احسان را معرفی کردم، احسان پذیرفت و روی ملودی، ترانهای نوشت و وقتی هر چهار نفر روی شعر توافق کردیم، من هم آن قطعه را خواندم. آنجا بود که دیدیم پکیج خوبی از کار درآمده و بدون اینکه حرفی بزنیم، کار روی قطعه دوم را شروع کردیم.
احسان: البته شعر اول تایید نشد و من شعر دیگری نوشتم. قطعه اول «در حسرت ماه» آماده بود، فقط فاقد کلام بود، آن قطعه را به من دادند و قرار شد روی آن شعری بنویسم. آرش من را از قبل میشناخت، تنها مسئلهای که به من گفت، این بود که شعری بنویسم که خودمانی باشد.
احسان: من هنوز هم شعری را که تایید نشد، دوست دارم، از نظر من شعر خوبی بود، ولی الان که به گذشته نگاه میکنم، به آنها حق میدهم که آن شعر را نپذیرفتند. آن شعر را با حال و هوای خودم نوشتم، ولی بعد از چند ساعت صحبت با بچههای گروه احساس کردم باید شعری بنویسم که حالوهوای گروه را بیان کند، نه خودم؛ و بعد «در حسرت ماه» را نوشتم.
آیین: اول ملودی، بعد شعر، تنظیم و آواز.
احسان: سختی دارد، اما حسن این کار در این است که عرصهای که من باید در آن فعالیت کنم، مشخص است. وزن شعر را به نوعی آرش به من میدهد. به نوعی کلمات را روی آهنگ مهندسی میکنم یا بهتر بگویم من احساس آرش را ترجمه میکنم.
آیین: به هیچ عنوان، در مورد هیچ یک از اعضای گروه چنین قصدی نداریم. ما نیازی به اضافه کردن فرد دیگری به گروه نداریم. ما چهار مولف هستیم که چهار پایه موسیقی را داریم، پس نیازی به اضافه کردن فرد دیگری وجود ندارد.
آیین: نه این خواست تمام ماست و به هیچ وجه ضعف به حساب نمیآید. این احساس در مورد تمام اعضای گروه هم وجود دارد و فقط محدود به احسان نیست. بناست ما همواره از ملودیهای آرش و تنظیمهای من استفاده کنیم.
نظرات شما عزیزان:
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 533
بازدید ماه : 608
بازدید کل : 1295
تعداد مطالب : 201
تعداد نظرات : 193
تعداد آنلاین : 1